بیز بیز |
|||||||||||||||||
Sender ‘company address Date Mr. /Mrs. /Ms. / Dr. Full name of recipient. Company Name Address Line 1 Address Line 2 Dear Ms. /Mrs. /Mr. Last Name Body paragraph 1 ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………… Body Paragraph 2 ……………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. (Closing (Sincerely Signature (Your Name (Printed Your Title (Enclosure (2
آموزش لغات کتاب 4000essential words قسمت اول همراه با تلفظ در فایل زیر قرار دارند و می توانید دانلود کنید
لطفا به لینک زیر برای دانلود مراجعه فرمایید: http://www.uplooder.net/cgi-bin/dl.cgi?key=1f94897fc134aee188cad91864c38b04 Horse of a different color
يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً ناهمرنگ
Take it on the lamb
در رفتن Jump down someone's throat
یقه کسی را گرفتن
Pull someone's leg کسي را دست انداختن ادامه مطلب ... جرقه:spark معشوقه ، دلبر: mistress زشت:bawdy عیبجو: cynical توبه: repentance بازداشتن: bar to pour oil on troubled waters : to make pace , to calm someone down مثال : when i tried to pour oil on troubled waters , both the angry husband and his wife stopped their quarrel and began to attack me the sword of Damocles : any imminent danger مثال: although the president of the company seemed quite secure , he always complained that there was a sword of Damocles hanging over his head pyrrhic victory : a too costly victory مثال: in heavy fighting the troops managed to recapture the hill, but it could only be considered a Pyrrchic victory to eat humble pie : to admite your error and apologize مثال : after his candidate had lost the election , the boastful campaign maneger had to eat humble a pig in a poke : an item you purchase without having seen : a disappointment مثال : the mail order bicycle that my nephew bought turned out to be a pig in a poke , and he is now trying to get his money back a flash in the pan : promising at the start but then disappointing مثال : the rookie hit many home runs in spring training , but once the season began he proved to be a flash in the pan یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 21:24 :: نويسنده : سعید
زمان حال : الگوی زمان حال در جملات پیچیده استفاده می شود. جملات wish که ارجاع به زمان حال دارد ، اشکال گذشته فعل را مورد استفاده قرار می دهد. استفاده از that برای ساختن این جملات انتخابی است. مثال : جمله اصلی : They live in a tropical climate now جمله ای که با wish ساخته می شود : They wish that they could live in a more moderate climate نکته : هرگز از زمان حال ساده در جمله بعد از wish استفاده نکنید. از were در تمام اشخاص به جای was استفده کنید. یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 16:33 :: نويسنده : سعید
منتشر کردن : propagate گوش خراش : strident همراه : concomitant سستی : lassitude سودمندی : efficacy محیط ، اجتماع : milieu شزیک اسمی ، شریک ظاهری : ostensible سوزان ، مشتاق : fervid ساختگی ، بدلی : spurious محتاط: prudent خارجی : outward ساختگی ، تقلبی : counterfeit هوشیار، مواظب : cautious راستگو،درستکار :veracious رفتار سبک ، دمدمی مزاجی : levity نامرد، ترسو ، پست : recreant شریف، نجیب : noble بشردوستانه : philanthropist نشان دادن : manifest ترسناک، قوی : redoubtable تیره، غم انگیز : funereal منحرف شده ، غیر متمرکز : digressive کند ، آهسته : dilatory عاری از لطافت ، کسل کننده، پیش پا افتاده : prosaic تلف شده ، بربادرفته : squndred خرابکاری : sabotage خوش بین ، نیک بین : roseate
پرتاب کردن ، به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی : jettison غیزقابل اجتناب : inevitable سودمند،پرمنفعت : lucrative کشمکش،مجادله،نزاع کردن : tussle ذاتی،طبیعی،ذهنی : intrinsic سرزنش کردن ، توبیخ کردن : rebuke بیزاری ،نفرت،مخالفت،ناسازگاری: aversion نشان دادن ، معلوم کردن، برانگیختن ،موجب شدن : evince بیحال،سست : lethargic شایع ، رایج،متداول : prevalent فائق،عالی مقام،برترین ، paramount بی مبالات، بی قید : remiss هم خو ،هم مشرب،هم سلیقه : congenial انباشتن ، اندوخته و ذخیره کردن : hoard سپر،پرتو : aegis زیان،ضرر،خسارت : detriment جمعه 23 فروردين 1392برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : سعید
1) آمار توصیفی (descriptive statistics) 2) آمار استنتاجی (inferential statistics) آماری که برای خلاصه کردن داده ها استفاده می شود را آمار توصیفی می نامند.(هچ و فرهادی 1982) . آمار توصیفی که برای توصیف داده های نمونه به کار می رود . هر مختصه نمونه یک استاتیستیک نامیده می شود. از استاتیستیک یعنی ویژگی یک نمونه ، می توانیم به استنباطهایی در مورد یک جمعیت مذکور دست یابیم که پارامتر نامیده می شود . این کار از طریق کاربرد روشهای آمارهای استنباظی ممکن می شود. آمار استنتاجی بسیار پیچیده تر از آمارهای توصیفی است. چهار شنبه 21 فروردين 1392برچسب:, :: 1:32 :: نويسنده : سعید
گزارش کلمن در سال 1929 رویکردی بر اساس خواندن متون برای تدریس زبان خارجی برای استفاده در مدارس و کالج های آمریکا به وجود آورد.این مسدله باعث تاکید گذاشتن بر درک متون نوشتاری شد.معلمین از متونی که دارای متن های خواندنی بود که لیستی از واژگان قبل از آن قرار می گرفت، تدریس می کردند.هدف این روش خواندن سریع و در سکوت بود ولی اغلب معلمین به بحث در مورد محتوای متن به زبان انگلیسی می پردازند.هیچ استاندارد سازی برای برای لغت و گرامر و هیچ اتفاق نظری بر روی گرامر ، الگوهای جمله ای و واژگان برای یادگبرندگان سطوح ابتدایی، متوسطه و پیشرفته وجودنداشت. دانشگاه میشیگان انیسیتویی را تاسیسی کرد که در تربیت معلمین انگلیسی به عنوان زبان خارجی مبادرت می ورزید.چارز فایرز رئیس این انیسیتو در زبان شناسی ساختاری تخصص داشت.او اصول زبا شناسی ساخت گرایی را در تدریس زبان به کار برد.برای فرایز دستور زبان نقطه شروع محسوب می شد.ساخت زبان با الگوهای اساسی جمله و ساختارهای گرامری مشخص می شد.زبان با توجه به تلفظ و تمرین شفاهی الگوهای جمله ای اساسی تدریس می شد.تمرین الگو تکنیک اساسی در کلاس درس بود.
written by: Maryam
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 16:18 :: نويسنده : سعید
قبل از هر چیز قصد داریم هر هفته را ابتدا با 5 لغت کاربردی به همرا معنی آن به انگلیسی شروع کنیم مخفی:furtive: secret تبهکار:felon: a person guilty of a major crime خشمگین:irate:angry افراط:plethora:excess بیچاره:hapless:unfortunate
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان
|
|||||||||||||||||
|